معنی از مراکز استانها
حل جدول
اهواز، اراک، بندرعباس، یاسوج، ساری، رشت، مشهد، اصفهان، قم، کرج، قزوین، یزد، همدان، شهرکرد، بوشهر، ایلام، کرمانشاه، تبریز، اردبیل، ارومیه، زاهدان، شیراز، زنجان، سنندج، گرگان، بیرجند، بجنورد، تهران، کرمان، خرم آباد
مراکز مهم قالیبافی
کرمان، اصفهان، کاشان، تبریز، مشهد
مراکز یافتن شغل
کاریابی
از مراکز توریستی ایتالیا
ریویرا
از مراکز گردشگری ترکیه
کوه نمرود
از مراکز استان ها
اهواز
از مراکز فرهنگى مشهور پاریس
موزه لوور
از مراکز باستان شناسی در نیشابور
شادیاخ
لغت نامه دهخدا
مراکز. [م َ ک ِ] (ع اِ) ج ِ مَرْکَز. رجوع به مَرکَز شود.
- مراکز بحران، در نجوم، عبارت است از رسیدن قمر به درجات معینه از فلک البروج. و آن را تأسیسات قمر نیز گویند. و در اختیارات امور مذمومند و بغایت نحس... و در عدد تأسیسات اختلاف است بعضی هشت ثبت کرده اند و بعضی ده. (از کشاف اصطلاحات الفنون).
فرهنگ عمید
مرکز
مترادف و متضاد زبان فارسی
مرکزها، کانونها، نقاط مهم
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: مرکز) مندوها کیان ها میانک ها
پرده های مراکز اعصاب
پرده های کیانی پی ها شماره ی آنها سه است از بیرون به درون: سخت شامه (شامه غشا ء نازک)، جولاهین، نرم شامه
فرهنگ معین
(مَ کِ) [ع.] (اِ.) جِ مرکز.
فرهنگ واژههای فارسی سره
جایگاه ها
معادل ابجد
794